حراج کرامت انسان ها در هنگام توزیع سبد کالا

  









این روزها و همزمان با ایام سالگرد پیروزی انقلاب، ماجرای توزیع سبدکالا و چگونگی آن مسئله روز شده است و همه جا درباره آن سخن گفته می شود. در نقاط مختلف شاهد صف های نامنظم و طولانی هستیم و فضای مجازی نیز سرشار از عکس های مختلف و خبرهای گوناگون و بعضی شایعات است. در اینجا قصد نداریم به درستی یا نادرستی این اقدام بپردازیم ولی کاملا واضح است که در اجرای این طرح، ضعف مدیریت و عدم برنامه ریزی به چشم می خورد. یکی از آرمان های انقلاب پاسداشت کرامت انسانی بوده و هست ولی با صحنه هایی که در گوشه و کنار شهرها به چشم می خورد آیا این عزت و کرامت لگدمال نشده است؟

البته علاوه بر سوءمدیریت مشهود در این واقعه، نوع رفتار و فرهنگ مردم جامعه هم دارای اشکالات فراوان است که شاید این مشکلات نیز در اثر برخوردهای نادرست گذشته و از بین رفتن اعتماد عمومی به وجود آمده باشد. مردم به سیاست هایی که در حال اجراست اعتمادی ندارند و هر لحظه منتظر تغییر یا تعطیلی اقدامات در حال انجام هستند و گرنه هنگامی که اعلام می شود توزیع سبدکالا تا پایان سال ادامه خواهد داشت چه نیازی است که اینگونه برای دریافت آن عجله داشته باشیم؟

عذرخواهی ریاست محترم جمهوری در مورد بی نظمی های به وجود آمده لازم ولی ناکافی بود. بهتر آن بود که ایشان در عمل نیز دستوراتی جهت تغییر روش ها صادر می کردند. چه خوب بود مقدار کالای اعطایی به خانوارها کمتر می شد ولی در هنگام توزیع، کرامت آن ها راحفظ می کردند. به عنوان مثال می توانستند با بهره گیری از شرکت های خدماتی خصوصی کالاها را در جلو منازل تحویل خانوارها دهند و یا اینکه با گسترش شبکه های توزیع این امکان را به وجود آورند تا مردم در تعداد بیشتری از فروشگاه ها کالای خود را تحویل بگیرند.

در پایان به ذکر خاطره ای تکراری می پردازم تا روشن شود که مردم جامعه تا چه اندازه حفظ کرامت خود را بر حل مشکلات مادی ترجیح می دهند: چند سال پیش که افتخار همکاری با دفتر نماینده مجلس را داشتم شخصی روستایی نزد من آمد و گفت: شما با مسوول کمیته امداد آشنایی ندارید؟ گفت: چرا ایشان در برخوردهای معمولی خود خیلی به بنده اظهار لطف می نمایند. آن فرد گفت: قرار شده به عنوان کمک جهیزیه یک دستگاه یخچال به دخترم تحویل دهند و با آنکه مراسم عروسی نزدیک هست هر وقت مراجعه می کنم ریاست کمیته امداد بدون آنکه به حرف هایم گوش بدهد از ورود من به اتاقش جلوگیری می کند؛ از شما می خواهم سفارش بنده را به ایشان بنمایید. یک روز را مشخص کردم و قرار شد با یکدیگر به کمیته امداد برویم.

وقتی به آنجا رفتیم ریاست وقت کمیته بسیار با احترام برخورد کرد. دستور داد چایی آوردند و بعد از یخچال اتاق خود شیرینی آورد و از ما پذیرایی کرد. بعد هم که موضوع را مطرح کردم گفت در اولین فرصت ممکن این مشکل را حل خواهم کرد و موضوع را در سررسید بالای میز خود یادداشت نمود. ما هم تشکر کردیم و از اتاق ایشان بیرون آمدیم. همین که به داخل حیاط رسیدیم آن فرد رو به من کرد و گفت: اگر مشکل مورد نظر حل نشود من راضی هستم و هیچگونه دلخوری ندارم! دیگر هیچ چیز از کمیته نمی خواهم چون با احترام با من برخورد شد! دفعات قبل که به اینجا می آمدم حتی یک بار اجازه نیافتم وارد اتاق رئیس شوم و مشکل خود را طرح کنم!!!

مطالب فوق(با اندکی تغییر) برگرفته از وبلاگ نوبهار بردسکن محمد قلی پور ، مورخ 19/11/92 و به آدرس http://nobaharbardaskan.blogfa.com می باشد .

نظر وبلاگ در خصوص مطالب فوق(وبلاگ حاضر تابع قوانین رسمی کشور و معتقد به رعایت اخلاق حرفه ای بوده و قصد توهین یا هجمه بر هیچ فرد ، گروه و یا سازمانی را نداشته و حق سازمان بهزیستی و هر ذی نفع حقیقی و حقوقی دیگری برای ارسال جوابیه و ارایه هرگونه توضیح مستند با در نظر گیری قوانین و رعایت اصول اخلاقی محفوظ است . انتخاب و تشریح اخبار خاص نیز در راستای اصلاح انحرافات ، کج روی ها، کاستی های احتمالی و موارد همانند صورت پذیرفته و توسعه و تقویت حوزه بهزیستی و خدمات رسانی و خدمات گیری حرفه ای ، مد نظر دست اندرکاران وبلاگ می باشد ):  

نیازی به بیان دیدگاه نمی باشد، تصاویر و توضیحات کافی است .       یا علی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد