تصاویری تاسف بار از اعتیاد خانوادگی(18+)

اینها تصاویری از روند زندگی ، روند جمع آوری و دیگر وضعیت های مربوط به اعتیاد خانوادگی بوده که در تاریخ های مختلف در رسانه ها و خبرگزاری های داخلی منعکس شده است. خانواده هایی که چه بپذیریم و چه نپذیریم ، شهروندان این جامعه بوده و به ناچار یا اشتباه درگیر چنین وضعیتی شده اند . اینها بیمارانی هستند که بیماری خود را بشکل زنجیره ای به یکدیگر منتقل کرده اند. می گویند وقتی می خواهی جامعه ای را نابود کنی ، بر سه حوزه انحراف و نابودسازی جوانان، زنان و روابط خانوادگی در آن جامعه کار کن . قبول کنید که خانواده معتادف خانواده نابود شده است . اگر از بیرون کسی دستشان را نگیرد، هیچ یاری رسان درونی وجود ندارد . یکی از حلقه های این پازل یاری رسانی، بهزیستی و برنامه های این سازمان برای ترک اعتیاد است . راستی  بهزیستی چه برنامه ای برای یاری رسانی به خانواده های معتاد دارد؟ چند درصد خانواده هایی که وارد کمپ های تحت نظارت این سازمان شده اند، موفق به ترک گردیده اند؟ و چرا این میزان ضعف؟؟؟؟ چرا انکار واقعیت؟ چرا معادل پنداری ترک اعتیاد با متادون و کمپ؟ چرا ......


 

 




عکس های فوق برگرفته از وبلاگ های گوناگون، خبرگزاری ها و سایت های تخصصی مجاز در جمهوری اسلامی ایران است. با کپی کردن عکس و جستجو در موتورهای جستجو همانند گوگل، می توان به سایت مربوطه دست یافت .

نظر وبلاگ در خصوص مطالب فوق(وبلاگ حاضر تابع قوانین رسمی کشور و معتقد به رعایت اخلاق حرفه ای بوده و قصد توهین یا هجمه بر هیچ فرد ، گروه و یا سازمانی را نداشته و حق سازمان بهزیستی و هر ذی نفع حقیقی و حقوقی دیگری برای ارسال جوابیه و ارایه هرگونه توضیح مستند با در نظر گیری قوانین و رعایت اصول اخلاقی محفوظ است . انتخاب و تشریح اخبار خاص نیز در راستای اصلاح انحرافات ، کج روی ها، کاستی های احتمالی و موارد همانند صورت پذیرفته و توسعه و تقویت حوزه بهزیستی و خدمات رسانی و خدمات گیری حرفه ای ، مد نظر دست اندرکاران وبلاگ می باشد ):  

با اندکی اغماض در روند توسعه کمپ های اعتیاد و نادیده گرفتن اهمال های صورت پذیرفته می توان پذیرفت که رشد کمی کمپ های ترک اعتیاد نسبتا خوب بوده است. مشکل اصلی در نداشتن الگوی فعالیتی در این کمپ ها است . هیچ الگوی استانداردی با رویکرد توانمندسازی موثر معتادان در فرآیند ترک و حمایت های پس از آن وجود ندارد و سازمان بهزیستی به وجود یک روانشناس یا حضور یک روحانی در کمپ دلخوش کرده است. حضور این عزیزان لازم است ولی وجود الگویی با رویکرد ترکیبی ترمیم و درمان آسیب های وارده در ابعاد روانی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، مهارت آموزی فنی ، دینی و دیگر موارد مرتبط، امری ضروری است .

سازمان بهزیستی در حوزه تخصصی سازی کمپ ها ، پراکنش مناسب جنسی( زن و مرد) ، نوع ماده مخدر و نوع اعتیاد( مواد مخدر صنعتی، مواد مخدر سنتی و ...) ، سن و شرایط مخاطب(کودک و نوجوان، بزرگسال، کهنسال، خانوادگی، ...) ، تناسب بین سطح شیوع و میزان آلودگی منطقه با تعداد کمپ ها و مواردی نظیر آن نیز کم توجهی داشته است.

سازمان بهزیستی در تعریف رویکرد اجتماعی اقتصادی و مددکاری مورد نیاز در روند حمایت از خانواده های معتادان نیز بی تفاوت بوده و فاقد نقشه راه منسجم می باشد.

سازمان بهزیستی با وجود وظیفه قانونی محول شده به آن در خصوص مدیریت پازل ترک و درمان اعتیاد، تنها به فعالیت های پوسته ای و سطحی نظیر راه اندازی کمپین های آگاهی دهنده اکتفا کرده و نظارت کافی و وافی بر مراکز و کمپ ها ندارد. لیست مرگ و میرهای بوقوع پیوسته در کمپ ها و مراکز ترک اعتیاد، وجود خیل عظیم مراکز غیر مجاز،تاثیرگذاری ضعیف فعالیت کمپ ها در ترک و پاکی تداومی فرد معتاد،نارضایتی های عدیده از فعالیت کمپ ها و هزاران مستند دیگر، دلیلی بر عدم توفیق سازمان بهزیستی در مقابله با آسیب اعتیاد در پازل تخصصی واگذار شده به این سازمان است .

شاید مهمترین عامل وقوع چنین رویدادی را بتوان در ضعف سازمان بهزیستی در فعالیت های بین و فرابخشی موثر دانست( وجود تفاهم نامه و یا برنامه مشترک دلیلی بر وجود فعالیت و اقدام بین و فرا بخشی موثر نمی باشد) . این امر باعث شده که این شائبه به ذهن خطور کند که سازمان بهزیستی نکند که ترک اعتیاد را با مجوز دادن برای برپایی کمپ های ترک اعتیاد و دادن متادون اشتباه گرفته باشد؟ 

در خصوص اعتیاد خانوادگی نیز باید بیان داشت که این نوع اعتیاد، چالش نواحی آسیب دیده و گروه ها و افراد پر خطر است. متاسفانه مشاهده می شود که آلودگی یک عضو خانواده به تدریج باعث آلودگی همسر و زمینه ساز آلودگی فرزندان می شود. قبح اعتیاد و آلودگی در خانواده ریخته می شود و خانواده تبدیل به بمب سیار برای انجام کلیه امور خلاف می گردد.   یا علی .

نظرات 2 + ارسال نظر
خسروی یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 14:01

مشکلات کشور ما در مورد مواد: ارزانی مواد، دردسترس بودن مواد، بافت جمعیتی جوان، کم بودن تفریحات سالم وبلد نبودن تفریح!، ضعیف بودن روابط ودوستی ها درخانواده، هم مرزی با افغانستان، مرزهای طویل وصعب العبور با این کشور که کنترل را سخت میکند.

لیلا یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 12:51

زندگی کردن در کنار والدین معتاد باعث می شود تا فرزندان خانواده های معتاد خودشان نیز گرایش بیشتری به اعتیاد داشته باشند، چون برای کنار آمدن با زندگی آشفته و ناهنجاری ها خانوادگی، تنها متوسل شدن به اعتیاد را یاد گرفته اند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد